واژه اي براي تو
تمام واژه ها را براي توصيف تو زيرورو كردم اما هنوز واژه اي را
براي توصيف تو نيافتم و اينكه تك تك واژه هايي را كه
مي نويسم حرف هايي است كه از عمق دلم برخاسته
است.
آقاي خوبان! به تمام لحظه هايي كه از ديدنت محروم بودم تو
را سوگند مي دهم كه بيايي و دستانم كه به گناه آلوده
شده اند را بگيري. آقاي من! تا زمين گير نشده ام بيا كه
هر قدمت گلستاني را برپا مي كند.
آقاجان! براي ديدنت دل تنگ شده ام. پس كي مرا دل شاد
مي كني؟
اي گل نرگس! در كدامين جمعه، جهان را با عطر وجودت،
شكوفا مي كني.
آقا! براي ديدنت لحظه ها را پشت سر مي گذارم و اميدوارم
كه اميدم را نااميد نكني.
و از تمام لحظه ها خواهش مي كنم كه هرچه زودتر بروند و از
لحظه موعود خواهش مي كنم كه زودتر برسد.
اللهم عجل لوليك الفرج
زهرا زارع- هنرستان كوثر ناحيه3 شيراز