loading...
یار می آید
م. الف بازدید : 23 سه شنبه 25 مهر 1391 نظرات (0)

آن كه با حوله خشك نمايد، بر سر و صورت خويش كشيد و اين

 دعا را خواند:


((اللّهُمَّ اجْعَلْنى مِمَّنْ لا يَرْهَقُ وَجْهَهُ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ)).

 

++++++++++++++++++++++++++++++++

2 يكى از دوستان و اصحاب حضرت جوادالا ئمّه عليه السلام به

نام ابوالحسن ، معمّر بن خلاّد حكايت كند:

روزى در خدمت آن حضرت بودم ، به من فرمود: اى معمّر! بر اشتر خود سوار شو.
عرض كردم : كجا برويم ؟
فرمود: پيشنهادى كه داده شد انجام بده و سؤ ال نكن ، پس من سوار شدم ؛ و چون مقدارى از راه را پيموديم به بيابانى رسيديم كه كنار آن يك درّه و تپّه اى وجود داشت .
حضرت فرمود: همين جا بِايست و حركت نكن تا من بازگردم و سپس حضرت رفت و پس از لحظاتى بازگشت .
عرض كردم : فدايت شوم ، كجا بودى ؟
امام عليه السلام فرمود: هم اينك به خراسان رفتم و پدرم ، حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام را كه مسموم و شهيد شده بود، دفن كردم و اكنون بازگشتم

+++++++++++++++++++++++++++++++

3 محمّد بن حمّاد مروزى حكايت كند:
روزى حضرت جوادالا ئمّه عليه السلام در ضمن نامه اى به پدرم ، احمد چنين مرقوم فرمود:
ژهر موجود مخلوقى در اين جهان ، يك روزى وفات خواهد يافت ولى در اين باره ظلمى بر كسى نخواهد شد و ما اهل بيت رسالت در اين دنيا پراكنده خواهيم شد؛ و در شهرهاى مختلف هجرت خواهيم نمود.
و سپس در ادامه فرمايش خود افزود: هركس عاشق و دلباخته هر كه باشد، چنانچه در مسير او قدم بردارد و با او همگام باشد، همانا در روز محشر با او محشور مى گردد.
و به راستى كه قيامت منزل گاه اءبدى و هميشگى تمامى افراد خواهد بود

+++++++++++++++++++++++++++++++++++

4 عمران بن محمّد اشعرى قمّى حكايت كند:
روزى نزد حضرت جوادالائمّه ، امام محمّد تقى عليه السلام شرفياب شدم ؛ و پس از آن كه مسائل خود را مطرح كردم و جواب گرفتم ، عرضه داشتم :
اى مولا و سرورم ! امّالحسن به شما سلام رساند و نيز درخواست يكى از پيراهن هاى تبرّك شده شما را نموده است تا به جاى كفن از آن استفاده نمايد؟
امام جواد عليه السلام فرمود: او از پيراهن من ، بى نياز شده است .
چون از نزد حضرت خارج شدم ، متحيّر بودم كه معناى كلام امام عليه السلام چيست ؟
تا آن كه پس از چند روزى متوجّه شدم ، امّالحسن سيزده يا چهارده روز قبل از سخن امام عليه السلام فوت كرده است

+++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++++

 

 

5 يكى از اصحاب امام محمّد تقى عليه السلام گويد:
روزى در خدمت آن حضرت بودم ، كه سفره غذا پهن كردند؛ و غذا خورديم .
پس از آن كه سفره را جمع كردند، يكى از افراد مشغول جمع كردن غذاهاى ريخته شده در اطراف سفره ، گرديد.
امام جواد عليه السلام فرمود: چنانچه در بيابان سفره انداختيد، آنچه غذا در اطراف سفره ريخته شود - به هر اندازه اى كه باشد - رها كنيد - تا مورد استفاده جانوران قرار گيرد -.
ولى اگر در منزل ، در اطراف ظرف غذا و يا در اطراف سفره ، طعامى ريخته شود، تمام آنچه را كه ريخته شده است ، به هر مقدارى كه باشد، جمع نمائيد - كه مبادا زير دست و پا، نسبت به آن ها بى احترامى شود

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 214
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 62
  • آی پی دیروز : 16
  • بازدید امروز : 113
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 113
  • بازدید ماه : 165
  • بازدید سال : 171
  • بازدید کلی : 5,905